زندگینامه احد عظیم زاده ،مولتی میلیاردر بازار فرش ایران +عکس
تاریخ انتشار: ۲ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۷۷۱۷۵۸
من احد عظیمزاده هستم. در ۱۰ آذر ۱۳۳۶ در ده اسفنجان در شهرستان اسکو متولد شدم. هفت ساله بودم که پدرم را از دست دادم و یتیم شدم.
امکانات مالیمان اجازه نمیداد به مدرسه بروم و فقط پس از رفتن به کلاس اول مجبور شدم پشت دار قالی بنشینم و قالیبافی کنم. تا ۱۳ سالگی روزها قالی میبافتم و شبها درس میخواندم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خاک خوردم و زحمت بسیار کشیدم. در سال ۲ بار بیشتر نمیتوانستیم برنج بخوریم. یک بار روز ۲۱ ماه رمضان و بار دوم شب چهارشنبهسوری. آرزو داشتم یا خلبان شوم یا پولدار و برای رسیدن به این آرزوها بسیار زحمت کشیدم.
کارم را با به دوش کشیدن پشتی و قالیهای کوچک و بردن آن از اسفنجان یا اسکو برای فروش آغاز کردم. در آغاز کار از هرکدام از آنها یک یا دو تومان (نه هزار یا ۲هزار تومان) سود میکردم. پنج سال اینچنین سخت کار کردم. بسیار دشوار بود. اما پشتکار و اعتقاد به هدف با توکل به خدا تحمل سختیها را آسان میکرد. در ۱۸ سالگی توانستم ۲۰ هزار تومان پسانداز کنم، اما فشارها همچنان ادامه داشت تا اینکه مجبور به ترک تحصیل شدم.
غصه یتیمی چون باری سنگین به دوشم بود. (بغض میکند) یتیم هیچکس را ندارد. کارمند، کارگر، بانکی، کاسب و هرکس دیگری شب که به خانهاش میرود دستی به سر و روی بچهاش میکشد. اما یتیم این محبت بزرگ را ندارد. شبها، شبهای جمعه پاهایش را در بغل میگیرد و به انتظار مینشیند. در انتظار آن کس که دستی به سرش بکشد…
در این فکر بودم که سرمایهام را افزایش بدهم تا بتوانم کاری بکنم. میخواستم یک کارگاه فرشبافی راه بیندازم. سراغ پسرعموی پدرم رفتم و از او ۲۰ هزار تومان قرض کردم و ۶۰ هزار تومان هم از بانک وام گرفتم. سرمایهام شد ۱۰۰ هزار تومان یعنی به اندازه یک تراول صد تومانی امروزی.
وقتی این پول دستم آمد تازه به فکر افتادم که چه بکنم. چه ایده جدیدی داشته باشم؟ ماهها فکر کردم. آن روزها چون انقلاب پیروز شده بود تا ۲ سال به هیچ ایرانی پاسپورت نمیدادند. در این مدت فکر کردم و فکر کردم تا به این نتیجه رسیدم که با صادرات کارم را شروع کنم.
اما هیچ اطلاعاتی نداشتم. شنیده بودم آلمان مرکز تجارت فرش است. ویزا گرفتم و به هامبورگ رفتم و در یک مسافرخانه یا پانسیون مستقر شدم. به سالنها و انبارهای فرش آنجا سرزدم و با سلیقهها آشنا شدم. آنجا به من گفتند ثروتمندان برای خرید فرش به سوئیس میروند. ویزای ۱۵ روزه سوئیس گرفتم و به ژنو رفتم.
زبان هم نمیدانستم. در یک هتل با تاجری آشنا شدم و او ایده اصلی را به من داد: فرش گرد بباف. در آن دوران در ایران فرش گرد بافته نمیشد و کیفیت تولید فرش و رنگبندیها هم مناسب نبود. چای و قهوهام را خوردم و همان روز به ایران برگشتم.
به ده خودمان آمدم و ساختمانی اجاره کردم. دستگاه خریدم، با ۱۰ درصد نقد و بقیه اقساط. ابریشم هم قسطی خریدم. انسان باید ریسکپذیر باشد و من هم ریسک کردم. با دست خالی و از هیچ.
شروع به بافتن فرش گرد کردم و چند نمونه که بیرون آمد سر و کله تاجران آلمانی پیدا شد و آنان به اسفنجان آمدند. باور میکنید یا نه؟ در اولین معامله ۶.۵ میلیون تومان نقد پرداختند و شش میلیون تومان هم چک دادند! آن شب از شدت هیجان نخوابیدم. احساس آن شب را خوب به خاطر دارم. سرمایه ۱۰۰ هزار تومانی من که ۸۰ هزار تومانش قرض بود در کارخانه اجارهای اینچنین سودی نصیب من کرده بود، در اولین قدم… کسب و کارم رونق گرفت و صادراتم را به آلمان، ایتالیا، سوئیس، انگلیس، بلژیک و دیگر کشورها آغاز کردم.
بسیار سفر کردم و ایدههای جدید دادم. از موزههای فرش کشورها بازدید میکردم و از طرحها اقتباس یا از آنها عکس میگرفتم و با الهام از آنها و تلفیق طرحها، ایدههای نو بیرون میدادم. در این مدت سلیقه مشتریان را شناختم.
اصول کار خودم را پیدا کردم. من شریک ندارم. هیچگاه نداشتهام و نخواهم داشت. اگر شریک خوب بود، خدا برای خودش شریک میگذاشت.
اصل دیگر من احترام به مشتری است، هر که میخواهد باشد. پیش مشتری مثل سربازی که جلوی تیمسار خبردار میایستد، با احترام میایستم. اتکای خودم اول به خدا و دوم به ایده و تفکر و پشتکار و ریسکپذیری خودم است. بسیار ریسک میکنم،بسیار.
کمی بعد در بازدید از هتلهای معروف جهان تصمیم گرفتم وارد کار ساخت بزرگترین پروژه هتل کشور شوم. تاکنون ۱۸۰ میلیارد تومان در این پروژه سرمایهگذاری کردهام. تمام مصالح این پروژه خارجی و بهترین است.
سنگ برزیل، شیشه بلژیک، دستگیره در انگلیس و تاسیسات آلمانی است. کابین چهار آسانسور نیز از طلای ۱۸ عیار است. این هتل ۳۴۰ واحد مسکونی در ۲۵ طبقه، هفت طبقه سالن ورزشی، ۳۴ طبقه هتل، ۷ رستوران روی دریاچه، ۱۰ هزار متر شهر آبی، ۷۰ هزار متر زمین آمفیتئاتر، ۹۰ هزار متر زمین گلف و ۲ باند هلیکوپتر دارد. فقط قرارداد نورپردازی این پروژه با فرانسویها ۹ میلیون دلار است. این پروژه آبروی کشور است و من با افتخار روی آن سرمایهگذاری کردهام. من ایران را دوست دارم. بروید بگردید حتی یک دلار و ریال در خارج کشور ندارم و سرمایهگذاری یا ذخیره نکردهام….
میپرسید چه احساسی نسبت به پول دارم؟ پول دیگر مرا ارضا نمیکند. هدف من کارآفرینی است. تنها در پروژه آن هتل ۶۰۰ نفر به طور مستقیم کار میکنند.
من ۲ بار برنده تندیس الماس بزرگترین بیزینس من جهان شدم و بزرگترین صادرکننده فرش کشور هستم. اما میدانید بزرگترین افتخار من چیست؟
یتیمنوازی.
افتخار میکنم ۲ سال خیر نمونه کشور شدم. افتخار میکنم جزو ۱۰۰ کارآفرین برتر کشور هستم. دوست دارم اشتغالزایی کنم. دوست دارم سفره مرتضی علی باز کنم، معتقدم خدا من را وسیله قرار داده است. هماکنون ۱۰۷۰ بچه یتیم را زیر پوشش دارم و با خودم پیمان بستم تا عمر دارم هر سال ۱۰۰ بچه به آنها اضافه کنم. وصیت کردهام وقتی مردم تا ۱۰ سال بعد از عمرم هر سال ۱۰۰ بچه یتیم اضافه شود و مخارج همه یتیمها را از محل ارثم بپردازند.
بعد از ۱۰ سال هم اگر بازماندگانم لیاقت داشتند، راه من را ادامه میدهند. سفره که میاندازیم برای یتیمها و میآیند و غذا میخورند، کیف میکنم. گریه میکنم و حال میکنم.
در یک مراسمی بچهها دورم جمع شده بودند و هر کس چیزی میخواست. در این میان دختربچهای به من نزدیک شد و به جای آن که چیزی بخواهد، فقط خواست دستم را ببوسد. مهرش بدجور به دلم نشست. خواستم فردا بیایند دفترم. آن دختر الان دخترخوانده من است. روی پایم نشست و بابایی صدایم کرد. من به هر دخترم ۵۰ میلیون تومان جهاز دادم و مقرر کردم به این یکی ۱۰۰ میلیون تومان جهاز بدهند. این دست خداست که مهر این دختر را به دل من انداخت.
یتیمی سخت است. بهترین ساعات عمر من زمانی است که در خدمت یتیمان هستم.
پول را برای چه میخواهیم؟ خدا به ما داده و ما هم باید به بقیه بدهیم.
ما وسیله هستیم. باید بخشید و بیمنت و زیاد بخشید. این توصیه من به همکارانم است. من از زیر صفر شروع کردم. توصیه من به جوانان این است که منطقی فکر کنند. این گونه نبوده که شب بخوابم، صبح پولدار شوم. خاک خوردم و رنج کشیدم و آثار این رنج هنوز در من هست. امیدشان به خدا و فکر و بازوی خودشان باشد. درستکار باشند و تلاش و تلاش و تلاش کنند. این فرمول من است… .
عکس احد عظیم زاده و علی دایی و همسرش
**
او به تدریج در بازار فرش معروف شد و مغازه ای در بازار بزرگ تهران افتتاح کرد. در سال ۱۳۸۰ با دریافت تندیس طلایی از کشور انگلستان، به عنوان بهترین تولید کننده فرش های دستباف ایرانی معرفی شد.
در همین سال، نمایشگاه دائمی فرش در خیابان پاسداران تهران افتتاح شد و عظیم زاده همزمان با این اتفاق شرکت خانه فرش عظیم را ثبت کرد. این شرکت امروزه با برند «عظیم زاده» معروف است و یکی از برترین برندهای فرش جهان و اولین برند فرش ایرانی است.
فقط فرش کافی نیست
زمانی که او هتل های مجلل و معروف جهان را دید، تصمیم گرفت وارد کار ساختن بزرگترین پروژه هتل کشور شود. او برای پروژه «قو الماس خاورمیانه» در مازندران ۱۸۰ میلیارد تومان هزینه کرد و مجتمعی مجلل و بی نظیر ساخت.
مجتمع قو الماس خاورمیانه شامل سه برج است که دو برج آن کاربری مسکونی و تجاری داشته و برج سوم هتل مجلل ۳۸ طبقه است . در فضای بین برج های مسکونی و هتل ، مجتمع ورزشی در نظر گرفته شده است .
هر کدام از برج های مسکونی ۲۱ طبقه دارد و در مجموع ۲۹۷ واحد مسکونی را در خود جای داده است .
در طبقات زیرین برج های مسکونی سه طبقه مجتمع تجاری طراحی شده که ۴۸۶ باب فروشگاه تجاری دارد .
ریزبافت ترین فرش جهان با قیمت تخمینی دو و نیم میلیون پوند در موزه عظیم زاده و توسط احد عظیم زاده رونمایی و به نمایش در آمد.
پویا عظیم زاده ، فرزند احد عظیم زاده در مرداد ۱۳۹۶ درگذشت
از علت بیماری و دلیل فوت پویا عظیم زاده اطلاعاتی منتشر نشده است
منبع: ساتین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت saten.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساتین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۷۷۱۷۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دخالت نابجا در حوزه سلامت از دست وزارت بهداشت خارج شده است
به گزارش گروه سلامت خبرگزاری علم و فناوری آنا، محمد رئیس زاده، روز سه شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ در چهل و پنجمین کنگره جامعه جراحان ایران، افزود: درباره جایگاه پزشک در ایران باید گفت زمانی که از نقش پزشک صحبت میکنیم منظورمان تنها نقش درمانگر در بیمارستان و اتاق عمل نیست بلکه طبیبان حافظان تار و پود سلامت مردم و جامعه هستند.
وی ادامه داد: جایگاه پزشکی در کشور و سرزمین ما با تار و پود سرزمین ما به شکل جدایی ناپذیر تنیده است. تلاش برخی رسانهها و تریبونها که از جایگاه پزشک خبر ندارند، هزینه زا خواهد بود، اما راه به جایی نخواهند برد.
رئیس زاده گفت: جامعه پزشکی در نیم قرن اخیر رشد بسیار درخشان و زبانزدی داشته است و به قول استاد ایرج فاضل این درخت تنومند حسودان و دشمنانی هم دارد.
وی افزود: حفظ جایگاه، شأن و عظمت پزشک نیازمند تلاش پیوسته و توجه عمیق همگان است. جامعه پزشکی باید متولی حفظ و حراست و شأن رشته خود باشد.
رئیس زاده تاکید کرد: سیاست گذاران و مجریان باید متوجه اعمال و رفتار و کنش خود با جامعه پزشکی باشند. با این جامعه فرهیخته و وظیفه خطیر آن نمیتوان کُشتی گرفت و شوخی کرد. بعضی از شوخیها و ندانم کاریها با جامعه پزشکی جدی جدی، سلامت مردم را دستخوش تغییر خواهد کرد.
وی افزود: اعتقاد و اعتماد راسخ مردم به جراحان ایرانی ابدی نخواهد بود اگر مدیریت نکنیم. در مخیله هیچ ایرانی وجود ندارد که برای عمل پیچیده قلب و تومور مغزی و اطفال در اروپا یا آمریکا خدمت بهتری میگیرم، اما این همیشگی نخواهد بود.
رئیس کل سازمان نظام پزشکی ایران ادامه داد: فعالیت عامدانه و غیرعامدانه در جهت تخریب جامعه پزشکی در جریان است. ایجاد دو قطبی جعلی با هدف رو در رو قرار دادن پزشک و مردم در کنار خلاف عرف عده معدودی از جامعه پزشکی منجر به ایجاد ذهنیتهای نادرست شده است.
وی افزود: جایگاه پزشکان در کشور ما ریشه فرهنگی و تاریخی دارد و این جایگاه قابل خدشه دار شدن نخواهد بود.
رئیس زاده گفت: روند حرکات جهانی به سمت کمبود نیروی متخصص در افق ۲۰۳۰ است، در کشور ما شاید چالش اساسی پیش روی ما نباشد، اما زمانی که در کشور توسعه یافته کمبود نیرو اتفاق میافتد این جبران از کشورهای در حال توسعه صورت میگیرد.
رئیس کل سازمان نظام پزشکی ایران افزود: تأمین نیروی تخصصی در بازه ۷ ساله عملی نیست سیاست گذاران باید نسبت به سیاستهای تثبیت و تشویقی و انگیزه ماندگاری توجه کنند وگرنه سیاست افزایش ظرفیت راه به جایی نخواهد برد و تبدیل به کشت «فرارسرزمینی» برای کشورهای دیگر خواهد کرد.
وی گفت: کاهش اقبال به رشته علوم پزشکی در کشور ما و جهان و برخی کشورهای توسعه یافته قابل توجه است برخی تخمینها در سال ۲۰۳۰ حکایت از این دارد جهان با ۱۸ میلیون کمبود کادر درمان مواجه خواهد شد. در آمریکا کمبود بیش از ۳۰۰ هزار متخصص پزشکی وجود خواهد داشت در این کشورها تمایل به رشتههای پیچیده به طرز معناداری کاهش پیدا کرده است.
رئیس زاده اظهار داشت: چالش درون پزشکی ما ضعیف شدن اخلاق حرفهای و اخلاق پزشکی است که نگرانی بسیار جدی است که اخلاق حرفهای در هیاهوی نابسامانیهای اقتصادی و مدیریتی خودش را نشان میدهد. وظیفه ما و انجمنهای علمی این است که نسبت به تقویت اخلاق حرفهای تاکید کنند ما در این زمینه سابقه تاریخی درخشان و اساتید بزرگ و الگو داریم.
وی گفت: ما با وضعیت نابسامانی در اقتصاد سلامت در رشتههای مختلف پزشکی مواجه هستیم و این نابسامانی در عدالت بین رشتهای روز به روز تشدید میشود که باید مدیریت کنیم.
رئیس کل سازمان نظام پزشکی ایران ادامه داد: تعارضات بین رشتهای در کشور ما به بدترین شکل مدیریت میشود. وزارت بهداشت کمیسیون تعیین حدود صلاحیتهای حرفهای را به رغم قانون مجلس شورای اسلامی در سازمان نظام پزشکی تعطیل کرده است.
وی افزود: اساتید اذعان دارند، کیفیت آموزش در حوزه علوم پایه و رزیدنتی و تخصصی و فوق تخصصی به سمت مطلوب حرکت نمیکند. انگیزه دانشجویان و تمرکز برای یادگیری دچار روند منفی شده است.
رئیس زاده گفت: دخالت نابجا در حوزه سلامت امروز از هر زمان دیگری گسیخته شده و از دست وزارت بهداشت خارج شده است.
وی اظهار داشت: مداخلات غیر مجاز در جامعه پزشکی چالش جدی دیگری است. برخی از همکاران ما تکنسین پرور هستند از آن سو قانون ضعیف و غیر بازدارنده ورود سونامی گونه تکنسینها را در امر مداخلات غیر مجاز تسهیل کرده است ما دو سال است با تمام توان در مجلس به دنبال تغییر این قانون هستیم.
رئیس زاده افزود: ورود مداخلات غیر آکادمیک که به اسم طب سنتی رایج شده و قوانین پوشش بیمهای درست میکنند مورد تأیید جامعه پزشکی نیست و خطر جدی برای سلامت مردم است. بیش از ۵ هزار سایت در حوزه زیبایی تبلیغ میکنند و قوانین بازدارنده برای برخورد وجود ندارد.
وی افزود: تعرفه دستوری مالیات ندارد. وقتی تعرفهها را با فرسنگها فاصله از قیمت واقعی تعیین میکنید یعنی مالیات را پیشاپیش گرفتید. بعد از آن همین تعرفه را وارد طرح پلکان و قاصدک میکنید و بعد مالیات اخذ میکنید و چند ماهه بعد پرداخت میکنید این ظلم مضاعف به جامعه پزشکی است که در هیچ صنف دیگری وجود ندارد و چالش اصلی حتماً متوجه سلامت مردم خواهد بود.
انتهای پیام/